قسمت اول:
گروه فرهنگی:این هم از خباثتهای دشمنان اسلام که درست چند روز قبل از هفته وحدت در آتش مراسماتی میدمند که بر هم زننده وحدت میان مسلمین است.
به گزارش رجانیوز، مراسمات نهم ربیع که در بین عموم مردم عناوین دیگری هم دارد، بدعتی خطرناک است که به نام اهل بیت، بزرگترین خیانتها را در حق مذهب تشیع انجام میدهد. روشنگری درباره این خرافه باید از زوایای مختلفی صورت گیرد.
کتاب «نهم ربیع جهالتها خسارتها» نوشته مهدی سائلی و کاری از انتشارات وثوق، مجموعه مناسبی است که با نگاهی روایی و تاریخی به موضوع، سعی کرده تا زوایای مختلف امر را بررسی کرده و مخاطبان را روشن سازد.
در آستانه نهم ربیع جا دارد که بخشهایی از این کتاب در معرض مخاطبان قرار گیرد. اگرچه همین مختصر میتواند برای جویندگان هدایت کافی باشد اما مطالعه کتاب، راه را بر هر گونه بهانه جویی و شبهه افکنی خواهد بست.
به نام فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، به کام دشمنان ایشان
دیدگاه مقام معظم رهبری درباره اینگونه اقدامات بر کسی پوشیده نیست، اما خالی از لطف نخواهد بود که در ابتدای بحث، کلامی از ایشان آورده شود:
«بعضیها به نام شادکردن دل فاطمهزهرا، علیهاالسلام، این روزها و در این دوران ما کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! میفهمید چه میگویم؟ بهترین وسیلهای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای اینکه نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، میدانید چه بود؟
گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما-چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار همند؛ پهلوی همند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید، این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟
بعضیها دارند به نام فاطمه زهرا، علیهاالسلام، این کار را میکنند. در حالیکه فاطمهزهرا، علیهاالسلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمهزهرا، علیهاالسلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوانهای پاک ما اینجور رفتند خونهایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالمگیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمهزهرا را شاد کند.»
اصلا خلیفه دوم در این روز کشته شد؟
روز نهمربیعالاوّل در فرهنگ عوام شیعه، به روز کشته شدن خلیفه دوّم شهرت یافته است. آنها این امر را مسلّم میدانند که در چنین روزی خلیفه دوّم به دست مردی ایرانی به نام ابولؤلؤ مجروح و مقتول میگردد. داستانها و افسانههای بسیاری نیز در اینباره میان آنها رواج یافته که بیشتر آنها را میتوان ساخته و پرداخته فرهنگ عوام دانست. ولی با این حال در این میان دستهای مشکوکی نیز بودهاند که همواره خواستهاند به این قضیه دامن زده و آن را از اعتقادات شیعه به شمار آورند.
اما با رجوع به کتابهای تاریخی و بررسی آنها به این حقیقت خواهیم رسید که تمامی آنها به اتفاق ماه ذیالحجه را به عنوان مَقْتَل خلیفه دوّم معرفی نمودهاند و با اندکی اختلاف در روز آن، دوشنبه یا چهارشنبه، 26 یا 27 ذیالحجه را به عنوان روز مجروح شدن خلیفه دوّم شناختهاند. بهگونهای که میتوان گفت وقوع این حادثه در این ماه از امور قطعی و متواتر در نزد تاریخنویسان بوده است. (برای مشاهده اسناد این کتابها نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 10-13.)
علاوه بر اجماع تاریخنویسان بر وقوع قتل خلیفه دوّم در ماه ذیالحجه، بسیاری از بزرگان و علمای شیعه نیز در هنگام بحث از کشته شدن خلیفه دوّم تاریخ آن را در ماه ذیالحجه دانستهاند به گونهای که حتی بعضی از آنان با تصریح به نادرست بودن نسبت روز نهمربیع به روز کشته شدن خلیفه دوّم، اجماع شیعه و سنی را بر وقوع این حادثه در ماه ذیالحجه یافتهاند. که تعدادی از این بزرگان عبارتند از: شیخ مفید، ابن ادریس حلی، سید بن طاووس، شیخ ابراهیم بن علی کفعمی و علامهی حلی و ...(قدس الله اسرارهم) (برای مشاهده عبارات این بزرگان نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 14-20)
روایتی جعلی برای بیبند و باری
همانگونه که گفته شد تمامی مورخان شیعه و سنی اذعان دارند که قتل خلیفه دوّم در اواخر ذیالحجه سال 23 هجری بوده است. از این جهت باید دانست که چه چیزی باعث شده تا بعضی این روز را به عنوان روز قتل خلیفه بشناسند.
با مراجعه به نقل قولها استفاده میشود که رأی نهمربیع مستندی به جز روایتی مشهور به «رفع القلم» ندارد. که این روایت نیز علاوه بر آنکه دارای سندی سست و ضعیف میباشد دارای متنی موهن و غیر قابل قبول است. (برای بررسی سایر موارد نادرستی که در این روایت موهن وجود دارد نگاه شود به: کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 34-41)
همچنانکه آیتالله العظمی صافی گلپایگانی دربارهی این روایت میفرمایند: «روایت علی بن مظاهر[=همان روایت نهم ربیع]، از نظر متن و سند ضعیف است و آن را در کتب معتبر و اصیل شیعه نیافتیم، همچنانکه شناختی نسبت به علی بن مظاهر که از علماء شیعه به حساب آورده شده وجود ندارد، و وجود چنین روایات مجهولی در مجامع بزرگ حدیثی شیعه، که مؤلفِ آنها صرفاً برای جمعآوری اخبار و بدون بررسی اعتبار سند و متن آنها همت گماشته است، چندان بعید نیست» (نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 41)
متأسفانه جاعلان این روایت برای نشان دادن فضیلت نهم ربیع مطلب دروغی را از زبان پیامبراکرم، صلیالله علیه وآله، به خدای متعال این چنین ساختهاند که:
«به فرشتگان نویسندهی اعمال دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همهی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند».
این جمله که به وسیلهای به دست افراد لااُبالی تبدیل شده است تا حرمت بندگی خداوند را شکسته و هرآنچه میخواهند در این ایّام انجام دهند، علاوه بر آنکه با صریح آیاتی از قرآن مانند: «ومَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شراً یَرَهُ»؛ (و هر که هموزن ذرّهاى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.) (زلزال:8.) مخالفت دارد، با قوانین و سنن الهی نیز مغایر بوده و مخالف حکم بدیهی عقل هم است.
آری این منطق عقلانی است که میفرماید: لَّیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ وَلاَ یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا؛ یعنی (پاداش و کیفر در آخرت) نه به آرزوى شماست (تنها براى اینکه امت پیامبر خاتمید) و نه به آرزوى اهل کتاب (که خود را دوستان و فرزندان خدا مىدانند، بلکه) هر کس کار بدى انجام دهد کیفر داده مىشود و جز خدا یاور و دوستى براى خود نخواهد یافت.»(نساء/ آیه 123)
آیا برداشتن تکلیف از بندگان به معنای ایجاد هرج و مرج، برخلاف شیوههای اهلبیت، علیهمالسلام، در تربیت بندگان خدا و دوستان خود نمیباشد؟ آیا امکان دارد از بزرگوارانی که میفرمودند: «مَا مِنْ نَکْبَةٍ تُصِیبُ الْعَبْدَ إِلَّا بِذَنْب؛ هیچ نکبت و مصیبتی به بنده نمیرسد مگر به خاطر گناه» چنین کلماتی صادر شود؟
چه ظلم و خیانتی بالاتر از آنکه این جملات را به بزرگانی نسبت دهیم که همواره میفرمودند: «لاتنالُ ولایتنا الاّ بالعَمَلِ والوَرع؛ به ولایت ما نتوان رسید جز با عمل نیک و پرهیزکاری و دوری از گناه»(شیخ صدوق، امالی، ص626 و اعتقادات الإمامیه، ص113).
نظر مراجع درباره این روایت جعلی
جای شگفت و تأسف است که چگونه بعضی تمامی تعلیمات الهی قرآن و اهلبیت، علیهمالسلام، را به کناری مینهند و اینگونه با تمسک به این روایات جعلی، پردههای حیا را دریده و مرتکب اعمالی میشوند که از شأن و منزلت هر فرد مسلمان و مؤمن به خدا خارج است. امّا شگفتتر آنکه در این میان افرادی نیز یافت میشوند که درصدد توجیه این جهالتها برآمده و پردهدریهای دیگران را اینگونه توجیه مینمایند.
این نکتهای است که مورد هشدار بسیاری از بزرگان و مراجع قرار گرفته است. همچنانکه آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی در مورد روز نهم ربیع میفرمایند: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایّام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد -که نیست- مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست همچنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً تولّی و تبرّی راههای صحیحی دارد نه این راههای خلاف.
همچنین آیت الله العظمی تبریزی(قدس سره) نیز در جواب سؤالی پیرامون این روایت میفرمایند: بسمهتعالى؛ روایت مزبور صحیح نیست و فرقى بین ایّام نیست و معصیت، معصیت است، والله العالم.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قدس سره) نیز در جواب سؤالی میفرمایند: حدیث رفع القلم صحیح نیست، بلکه هر مسلمانی موظف به انجام واجبات دینی بوده و فرقی در ایّام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالی که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست. (برای مشاهده پاسخهای مراجع بزرگوار دیگر نگاه کنید به: نهم ربیع جهالتها خسارتها، مهدی مسائلی، ص 103-119)
ادامه دارد ...
منبع: http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=148554